غیاصة
نویسه گردانی:
ḠYAṢ
غیاصة.[ ص َ ] (ع مص ) به آب فروشدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). در آب فروشدن . (منتهی الارب ). فرورفتن در آب . زیر آب رفتن . غَوص . غیاص . مَغاص . (اقرب الموارد). رجوع به غوص شود. || غواصی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عمل غواص . (از اقرب الموارد). به دریا فروشدن . (مجمل اللغة). رجوع به غَوّاص شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قیاصة. [ ق َی ْ یا ص َ ] (ع ص )بئر قیاصة الجول ؛ چاه کناره فرودریده و گرداگرد اندرون ویران گردیده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).