اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فاطمة

نویسه گردانی: FAṬM
فاطمة. [ طِ م َ ] (ع ص ) مؤنث فاطم . شتربچه ٔ ماده ٔ از شیر بازشده . (منتهی الارب ). رجوع به فاطم شود. || زنی که بچه ٔ دوساله را از شیر گرفته باشد. (غیاث ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۷ ثانیه
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر المثنی که بزرگان عرفا او را دارای مقام ولایت دانسته اند. و جامی بنابه کتاب نفحات الانس سالها خدمت او کرده در...
فاطمة. [ طِ م َ ](اِخ ) دختر جنیدبن عمروبن عبدشمس و همسر عباس بن عبدالمطلب ، عموی پیغمبر. رجوع به الاصابه ج 8 ص 161 شود.
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر حسن ، مادر امام محمدباقر است . رجوع به حبیب السیر چ سنگی ج 1 ص 208 شود.
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر حسن بن علی اقرع ، مکنی به ام فضل . در سال 480 هَ . ق . در بغداددرگذشت . خطش نیکو بود. (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 76...
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر حسین بن علی بن ابی طالب که از ام اسحاق دختر طلحةبن عبداﷲ تمیمی زاده شد. (از خیرات حسان اعتمادالسلطنه ص 5). رج...
فاطمة. [ طِ م َ ](اِخ ) دختر خرستانی . منسوب به خلیل بن علی خرستانی واز استادان امام سیوطی است . (از خیرات حسان ص 10).
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر خشاب . شاعره ای از مردم شام بوده و درقرن هشتم هجری میزیسته است . (از خیرات حسان ص 11).
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر خطاب و خواهر عمر خلیفه ٔ ثانی بوده و پیش ازعمر اسلام اختیار نموده است . (از خیرات حسان ص 19).
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر زعبل . راویه است . (از یادداشت بخط مؤلف ).
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر سعدالخیربن محمدبن عبدالکریم . زنی فقیه بود. تولدش در اصفهان به سال 552 هَ . ق . اتفاق افتاد و در سال 600 درگذش...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۷ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
غزل
۱۳۸۹/۰۴/۳۱ Iran
5
3

فاطمه: به معنای دور شده از آتش

فاطمه یعنی بچه شتری که تازه ازشیر گرفته شده...
۱۳۹۸/۱۰/۲۳
5
12

باعرض سلام خدمت همه بازدیدکنندگان عزیز خودم دانشجوی ادبیات هستم تقریبا کلمه فاطمه در همه لغت نامه ها وکتب قدیمی بمعنی بچه شتری که ازشیر گرفته شده هست وآمده غیراز این دیگه ساختگی وجعلی هست.


شاکری
۱۳۹۱/۰۲/۰۶ Iran
3
10

فاطمه مونث فاطم و مصدور از ف ط م همانطور که ذکر گردید معنی آن از شیر گرفته شده است اما سوال مهمی مطرح است که آیا ممکن است کسی با شان و مقام پیامبر ،نام یگانه فرزندشان را از شیر گرفته شده قرار دهد..؟!!.در حالی که اسامی بسیار زیبایی در میان اعراب مرسوم بوده است زبان عرب لبریز ست از لغاتی که دو یا چند معنی را متبادر میسازد...که این مورد از نقاط قدرت و البته سختی این زبان است تقاضا میگردد در کنار معنی ذکر شده،دیگر معانی آن آورده شود

حسین
۱۳۹۸/۰۲/۱۸
2
5

فاطمه به معنای دور شده از آتش..هم آتش دوزخ هم سختی آتش فراق خدا...... به معنای از شیر گرفته شده هم یعنی هر که با فاطمه یا آل فاطمه باشد بزرگ می شود در حدی که دیگر آبشخورش متصل به آبشخور علم الهی می شود نه آبشخور فاطمه.

بهروز
۱۳۹۸/۱۰/۲۳
2
7

عرض سلام به شما دوست عزیز بنده دانشجوی ادبیات هستم تقریبا کلمه فاطمه در همه لغت نامه ها وکتب قدیمی بمعنی بچه شتری که تازه ازشیر گرفته شده هست وآمده غیراز این دیگه ساختگی وجعلی هست.

بهروز از کرمان
۱۳۹۸/۱۰/۲۳
3
7

عرض سلام به شما دوست عزیز آبشخور علم الهی واتصالش دیگه چیه برادر چرا اینقدر خرافی هستی خوب فکرکن کلمه فاطمه در همه لغت نامه ها وکتب قدیمی بمعنی بچه شتری که تازه ازشیر گرفته شده هست وآمده غیراز این دیگه ساختگی وجعلی هست


ناشناس
۱۳۹۸/۱۱/۰۹
6
7

میخواستم به نظر بهروز از کرمان نظر منفی بگذارم اشتباهی مثبت زدم .فقط نباید به یک معنای کلمه نگاه کرد یک کلمه میتواند چندین معنی داشته باشد مثلا یکی از معانی فاطمه به معنی جدا کننده است .یعنی کسی محبت حضرت فاطمه (ص) وفرزندان او را داشته باشد از آتش جهنم جدا میشود.واز آتش جدا شدن یعنی در بهشت وارد شدن واین حس عالی بعد از زیارت حضرات معصومین نشان از همان دور شدن از نفسانیات ونزدیک شدن به ذات اقدس اله و از کثرت به وحدت رسیدن است ونزدیک شدن به خدا یعنی دور شدن از جهنم ونزدیک شدن به بهشت است

ناشناس
۱۳۹۹/۰۵/۱۲
3
15

متاسفانه مردم ماغرق درخرافات هستند و خیلی هم زورمیزنند که بیشتر غرق شوند اسمش را میگذارند الهی...


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.