گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فاطمة نویسه گردانی: FAṬM فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) ۞ دهکده ای در کشور پرتقال است که در 100 هزارگزی شهر لیسبن قرار دارد. (المنجد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی قالیچه ٔ فاطمه قالیچه ٔ فاطمه . [ چ َ / چ ِ ی ِ طِ م َ /م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از قوس و قزح . ابن ابی فاطمه ابن ابی فاطمه .[ اِ ن ُ اَ طِ م َ ] (اِخ ) وراق ، و کتابت مصحف نیز می کرده . در نیمه ٔ اول قرن چهارم هجری . (ابن الندیم ). فاطمه ٔ نیشابوری فاطمه ٔ نیشابوری . [ طِ م َ ی ِ نی / ن َ ] (اِخ ) از قدماء نساء خراسان بوده است و از کبار عارفات . ابویزید بسطامی قدس اﷲ سرّه بر وی ثناء گفته ... ده نو بی بی فاطمه ده نو بی بی فاطمه . [ دِه ْ ن َ طِ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت ،. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوری سبزواران... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود