فاطمة
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        FAṬM
    
							
    
								
        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر عبدالملک بن  مروان ، از خلفای  بنی امیه ، و زوجه ٔ عمربن  عبدالعزیز و عم زاده ٔ اوست . در ترک  اسباب  تجمل  وحشمت  پیروی  از شوهر خود مینمود، و گویند در آغاز خلافت  شوهرش  به  دستور او و رضای  خود تمام  زینت ها و جواهر خود را به  بیت المال  بخشید. (از خیرات  حسان  ص 12).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر اسدبن  هاشم بن  عبدمناف  هاشمی ، مادر علی  و برادرانش . گویندپیش  از هجرت  به  مدینه  آمد و در آنجا مرد. رجوع  به  الاصا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر المثنی  که  بزرگان  عرفا او را دارای  مقام  ولایت  دانسته اند. و جامی  بنابه کتاب  نفحات  الانس  سالها خدمت  او کرده  در...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ](اِخ ) دختر جنیدبن  عمروبن  عبدشمس  و همسر عباس بن  عبدالمطلب ، عموی  پیغمبر. رجوع  به  الاصابه  ج 8 ص 161 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر حسن ، مادر امام  محمدباقر است . رجوع  به  حبیب السیر چ  سنگی  ج 1 ص 208 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر حسن بن  علی  اقرع ، مکنی  به  ام فضل . در سال  480 هَ . ق . در بغداددرگذشت . خطش  نیکو بود. (از الاعلام  زرکلی  ج 2 ص 76...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر حسین بن  علی بن  ابی طالب  که  از ام اسحاق  دختر طلحةبن  عبداﷲ تمیمی  زاده  شد. (از خیرات  حسان  اعتمادالسلطنه  ص 5). رج...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ](اِخ ) دختر خرستانی . منسوب  به  خلیل بن  علی  خرستانی  واز استادان  امام  سیوطی  است . (از خیرات  حسان  ص 10).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر خشاب . شاعره ای  از مردم  شام  بوده  و درقرن  هشتم  هجری  میزیسته  است . (از خیرات  حسان  ص 11).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر خطاب  و خواهر عمر خلیفه ٔ ثانی  بوده  و پیش  ازعمر اسلام  اختیار نموده  است . (از خیرات  حسان  ص 19).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر زعبل . راویه  است . (از یادداشت  بخط مؤلف ).