اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فاطمة

نویسه گردانی: FAṬM
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر عبدالملک بن مروان ، از خلفای بنی امیه ، و زوجه ٔ عمربن عبدالعزیز و عم زاده ٔ اوست . در ترک اسباب تجمل وحشمت پیروی از شوهر خود مینمود، و گویند در آغاز خلافت شوهرش به دستور او و رضای خود تمام زینت ها و جواهر خود را به بیت المال بخشید. (از خیرات حسان ص 12).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ )دختر عمربن خطاب از ام کلثوم بنت علی بن ابی طالب . و بعضی نام او را رقیه گفته اند. (یادداشت بخط مؤلف ).
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر عمرولیث و همسر محمدبن حسن درهمی ، خلیفه ٔسیستان در زمان عمرولیث . (از تاریخ سیستان ص 236).
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر قاسم بن جعفربن ابی طالب ، نواده ٔ جعفر برادر علی بن ابی طالب و زوجه ٔ حمزةبن عبداﷲبن زبیر است . (از خیرات حسان ص...
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر قیس بن خالد القرشی . از نخستین کسانی است که مهاجرت کرده ، از زنان صحابی و صاحب جمال و کمال بود. مرگش در حدود ...
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر محمدبن عبداﷲ، پیامبر گرامی اسلام . در بیستم جمادی الثانیه به سال پنجم بعثت در مکه به دنیا آمد. مادرش خدیجه ب...
فاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر محمد. رجوع به فاطمه ٔ تنوخیه شود.
فاطمة.[ طِ م َ ] (اِخ ) دختر موسی کاظم ، که در عرف ما به حضرت معصومه معروف است . مجلسی مینویسد: هنگامی که مأموران عباسی حضرت علی بن موس...
فاطمة الزهراء. [ طِم َ تُزْ زَ ] (اِخ ) رجوع به فاطمه دختر محمد شود.
رجوع شود به [dehkhodaworddetail-efc1a72cae57403a87935c934d5bc986-fa.html فاطمة]
فاطمة. [ طِ م َ ](اِخ ) یکی از زنان ابومسلم خراسانی بوده است . (احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 287 از ابن اثیر).
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۷ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.