اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فال کردن

نویسه گردانی: FAL KRDN
فال کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فال زدن . فال گرفتن . (یادداشت بخط مؤلف ) : واین فالی بود که ... بکرده بودند و فال کرده چون کارکرده بود. (از تاریخ سیستان ، یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.