اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فراغت یافتن

نویسه گردانی: FRʼḠT YAFTN
فراغت یافتن . [ ف َ غ َ ت َ ] (مص مرکب ) پرداختن . به پایان رساندن . فراغ :
چو از گفتن فراغت یافت شاپور
دمش در مه گرفت و حیله در هور.

نظامی .


رجوع به فراغ و فراغت شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
عسل
۱۳۹۸/۰۲/۱۲
0
0

معنی فِراغت


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.