اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فراغ جستن

نویسه گردانی: FRʼḠ JSTN
فراغ جستن . [ ف َ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) آسودگی یافتن . آسوده شدن :
همی بودیک ماه با درد و داغ
نمی جست یک دم ز انده فراغ .

فردوسی .


|| در پی آسایش و فراغ برآمدن . رجوع به فراغ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.