فرام
نویسه گردانی:
FRʼM
فرام . [ ف َ ] (اِخ ) یکی از مشاهیر اموریان زمان یوشع. (قاموس کتاب مقدس ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
فرام . [ ف ِ ] (ع اِ) دارویی که شرم زن را تنگ سازد. (منتهی الارب ). دارویی که زنان فرج خود را بدان تنگ کنند. (ناظم الاطباء). دوایی است ک...
فرام . [ ف َ ] (ص ) تندرو. (قاموس کتاب مقدس ).
فرام . [ ف َ ] (اِخ ) شهریار یرموت . (قاموس کتاب مقدس ).