فرت
نویسه گردانی:
FRT
فرت . [ ف َ رَ ] (ع مص ) سست خرد شدن سپس دانشمندی . (از منتهی الارب ). ضعف عقل پس از استواری . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
فرط. [ ف َ ] (اِخ ) راهی یا جایی است به تهامة. (منتهی الارب ). جایی است در تهامه در نزدیکی حجاز و گویند طریقی است در تهامه . (معجم البلدان ...