فرحان
نویسه گردانی:
FRḤAN
فرحان . [ ف َ ] (ع ص ) شادان و فیرنده . ج ، فَراحی ̍، فَرْحی ̍. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
فرهان ترکیبی است از فره به معنی شکوه و "ان"احاله ا ی است یا همان حالتی و معنی ان در حال شکوه میباشد و صحیح آن فره ان میباشد .
فرهان . [ ف َ ] (اِخ ) نمکزاری است ازتوابع همدان و در واقع دریاچه ای است که فاضلاب روستاها در آن گرد آید و بر گردش نمکزاری تشکیل شود که نم...
قلعه فرهان . [ ق َ ع َ ف َ ] (اِخ )دهی است از دهستان شاه ولی بخش مرکزی شهرستان شوشتر،واقع در 20هزارگزی جنوب باختری شوشتر و 6هزارگزی جنوب ...