فرسا
نویسه گردانی:
FRSA
فرسا. [ ف َ ] (نف مرخم ) مخفف فرساینده . (یادداشت به خطمؤلف ). این لغت در ترکیب به صورت مزید مؤخر آید.
ترکیب ها:
- آبله فرسا . آسمان فرسا. بحرفرسا. تن فرسا. توان فرسا. روان فرسا. طاقت فرسا. فلک فرسا. قلم فرسا. گنه فرسا. رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
فرصاء. [ ف َ ] (ع ص ) ناقه ای که به گوشه ای ایستاده انتظار نماید و هر گاه آبخور را خالی یابد آب خورد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).