اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فرقان

نویسه گردانی: FRQAN
فرقان . [ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ فَرْق ، به معنی رطل و پیمانه ٔ معروف مدینه .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فَرْق شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
فرقان . [ ف ُ ] (ع اِ) آنچه بدان فرق کنند میان حق و باطل . || شکافتگی دریا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ظرف . (اقرب الموارد). || ...
فرقان العجم . [ ف ُ نُل ْ ع َ ج َ ] (اِخ ) لقب مثنوی مولانا جلال الدین بلخی . (یادداشت به خط مؤلف ).
فرغان . [ ف َ ] (اِخ ) نام جد ابوالحسین موصلی محدث است . (از منتهی الارب ).
فرغان . [ ف َ ] (اِخ ) شهری است به یمن . (منتهی الارب ). از بلاد یمامه است . (از نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی چ لیدن ص 263). شهری است به یمن ...
فرغان . [ ف َ ] (اِخ ) نام شهری است مشهور از بلاد ماورأالنهر به ترکستان . (آنندراج ). رجوع به فرغانه شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.