فرنوش
نویسه گردانی:
FRNWŠ
فرنوش . [ ف َ ] (اِ) نام عقل فلک قمر که به تازی عقل فعال گویند و به فارسی خرد کارگر نامند. (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ) (فرهنگ دساتیر ص 258).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
دختری که با هزار تا عمل میخواد میخواد از کتایون خوشگلتر باشه دختری که با هزارتا عمل میخواد شوهر پیدا کنه دختر حسود