اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فریب خوردن

نویسه گردانی: FRYB ḴWRDN
فریب خوردن . [ ف ِ / ف َ خوَرْ / خُرْدَ ] (مص مرکب ) گول خوردن . فریفته شدن :
کرا در جهان هست هوش و خرد
کجا او فریب زمانه خورد؟

فردوسی .


فریب گنبد نیلوفری مخور که کنون
اجل چو گنبد گل برشکافت عمدا.

خاقانی .


نه آیین عقل است و رای و خرد
که دانا فریب مشعبد خورد.

سعدی .


فریب دشمن مخور و غرور مداح مخر. (گلستان سعدی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
باور کردن دروغ.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.