فساد
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        FSAD
    
							
    
								
        فساد. [ ف ُس ْ سا ] (ع  ص ، اِ) ج ِ فاسد. (فرهنگ  فارسی  معین ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        در کون و فساد (به یونانی: On Generation and Corruption- Περὶ γενέσεως καὶ φθορᾶς) (به انگلیسی: On Generation and Corruption) رسالهای فلسفی از ارسطو ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عالم  کون  و فساد. [ ل َ م ِ ک َ ن ُف َ ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب ) کنایه  از دنیای  فانی  وعالم  سفلی  است . (برهان ) (آنندراج ). و از آن  جهت  عالم ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فصاد. [ ف ِ ] (ع  مص ) رگ  زدن . (منتهی  الارب ) (از اقرب  الموارد). فصد. رجوع  به  فصد شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        فصاد. [ ف َص ْ صا ] (از ع ، ص ) آنکه  رگ  کسان  را فصد کند. رگزن . (فرهنگ  فارسی  معین ). مبالغت  در فصد. وزن  فعال  از این  ریشه  در لغت  عربی  رایج ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کوزه ٔ فصاد. [ زَ / زِ ی ِ ف َص ْ صا ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب ) ظاهراً ظرفی  سفالین  بوده  است  فصادان  را که  هنگام فصد، خون  بیمار را در آن  می ریخ...