گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فستیوال نویسه گردانی: FSTYWʼL فستیوال . [ ف ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ جشنی بزرگ توأم با موسیقی . || سلسله ٔ نمایشهای مربوط به یک هنر یا یک هنرپیشه . (فرهنگ فارسی معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی فستیوال فستیوال. [ ف ِ ] (ا. از فرانسه festival) به معنی آیین و مراسم. ج ِ مرسوم ، به معنی مرسوم ها. آداب . آیین ها. (از فرهنگ فارسی معین). "آیین محرم در... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود