اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فسون دمیدن

نویسه گردانی: FSWN DMYDN
فسون دمیدن . [ ف ُ دَ دَ ] (مص مرکب ) فسون خواندن . افسون کردن . فریب دادن . گول زدن :
برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ
کز این فسانه و افسون مرا بسی یاد است .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.