اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فضایح

نویسه گردانی: FḌAYḤ
فضایح . [ ف َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ فضیحة. رسواییها. (فرهنگ فارسی معین ) : امیر سیف الدوله از روی حمیت دین و غیرت اسلام جایز نمی شمرد بر آن فضایح اغضانمودن . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). از کیفیت نامه خبر کردند و سورت آن فضایح و قبایح بر او خواندند. (ترجمه ٔتاریخ یمینی ). رجوع به فضائح ، فضیحت و فضیحة شود.
که خدا اسباب خشمی ساخته ست
وآن فضایح را بکوی انداخته ست .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
فضائح . [ ف َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ فضیحة. (اقرب الموارد). رجوع به فضایح ، فضیحت و فضیحة شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.