اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فک

نویسه گردانی: FK
فک . [ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ پستانداری گوشتخوار از راسته ٔ پره پاییان که کاملاً به زندگی دریایی سازش یافته و در مصب رودخانه های بزرگ و مجاور سواحل زندگی می کند. فقط برای استراحت و تولید مثل به ساحل می آید. دستهایش کوتاه و بوسیله ٔ پرده ای که انگشتان را به یکدیگر مربوط می کند تشکیل باله ٔ شنا میدهد و انگشتان در بین پرده کاملاً نمایان است و به چنگال ختم می شود. انگشتان پاهایش نیز بوسیله ٔ پرده ای بهم مربوطاند، ولی هیچ وقت برای حرکت حیوان به کار نمیروند و فقط در کنار بدن قرار گرفته و فقط تشکیل باله ٔ عصبی شنا می دهد. این جانور در تمام مناطق قطبی در دریاها فراوان است . فک ، فاقد گوش خارجی است و بدین جهت تمیز آن از دیگر پستانداران دریایی سهل است . شکار زیاد و بی تناسب این حیوان بمنظور استفاده از گوشت ، پوست و چربی آن امروزه بمقدارزیادی نسل وی را رو به انقراض برده است . گونه ای از این جانور در دریای مازندران وجود دارد و به نام فک دریای خزر موسوم است . آن را سگ دریایی ، گربه ٔ دریایی و شیر دریایی هم میگویند. (از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
فک اسفل . [ ف َک ْ ک ِ اَ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ذیل کلمه ٔ «فک » شود.
فک اعلی . [ ف َک ْ ک ِ اَ لا] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به کلمه ٔ «فک » شود.
در زبان گیلکی به معنی لانه زنبور است.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.