اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فکل

نویسه گردانی: FKL
فکل . [ ف ُ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ یقه ٔ پیراهن که بوسیله ٔ دکمه های پیراهن دوخته میشود. (فرهنگ فارسی معین ) :
اولاً عرض فکلها اینقدر وسعت نداشت
ثانیاً فکر جوانان این قدر لاغر نبود.

بهار.


|| کراوات . (فرهنگ فارسی معین ). || در تداول عوام ، نیز به پاپیون اطلاق میشود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
فکل بند. [ ف ُ ک ُ ب َ ] (نف مرکب ) فکل بندنده . کسی که فکل به کار برد. (فرهنگ فارسی معین ) : زین فکل بندان لوس کون نشوی نادرست یک تن از ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.