اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فند

نویسه گردانی: FND
فند. [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از بخش گرمسار شهرستان دماوند که دارای 384 تن سکنه است . آب آن از حبله رود و محصول عمده اش غله ، پنبه ، بنشن ،مختصری انار، انجیر و کار دستی مردم بافتن قالیچه ، گلیم و جاجیم است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
فند. [ ف َ ] (اِ) بند. پند. مکر و حیله . (فرهنگ فارسی معین ). صورتی از فن عربی نیست بلکه صورتی از بند است . (یادداشت مؤلف ). مکر. حیله . زرق...
فند. [ ف ِ ] (ع اِ) کوه بزرگ . || شاخ درخت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گونه ، که اخص از جنس است . (منتهی الارب ). نوع . (اقرب ال...
فند.[ ف َ ن َ ] (ع اِمص ، اِ) دروغ . (منتهی الارب ). || درماندگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ناسپاسی . (منتهی الارب ). کفر نعمت . (اق...
گروت فند. [ گ ِ رُ ت ِ ف َ ] (اِخ ) ۞ از جمله ٔ دانشمندانی است که دو کتیبه ای را که «نی بور» نقاشی کرده بود موردمداقه قرار داده است . (تاری...
فند و فعل . [ ف َ دُ ف ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) حیلت و مکر و اعمال تباه ، و بیشتر در صفت زنان آرند و اراده ٔ بی عفافی از آن کنند. اعمال نها...
فند زمانی . [ ف ِ دِزَ ] (اِخ ) سهل بن شیبان بن ربیعةبن زمان ، از بنی بکر و یکی از شعرای جاهلی است و در زمان خود سید بکر و پیشوای آن بود. در...
پر فند و فعل . [ پ ُ ف َ دُ ف ِ ] (ص مرکب ) در تداول عوام ، پرمکر و فسون . پرمکر و فسوس .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.