اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فوت گردیدن

نویسه گردانی: FWT GRDYDN
فوت گردیدن . [ ف َ / فُو گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) فوت شدن . || گذشتن و از دست رفتن فرصت :
فرصتی چون هست دل را کن تهی از اشک و آه
وقت چون گردید فوت از گریه و زاری چه سود؟

صائب .


رجوع به فوت ، فوت شدن و فوت کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.