فهمی
نویسه گردانی:
FHMY
فهمی . [ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب به فهم . رجوع به فهم شود. || منسوب به فهم که بطنی است از قیس عیلان . (سمعانی ).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
علی فهمی . [ ع َ ف َ ] (اِخ ) کامل بن علی محمد. رجوع به علی کامل شود.
حسن فهمی . [ ح َ س َ ف َ ] (اِخ ) اسماعیل مدرس مدرسه ٔ «محاسبة و تجارت » در قاهره و مدرس هنرهای زیبا در بولاق بود. او راست : «حسابات العمولة و...
حسن فهمی . [ ح َ س َ ف َ ] (اِخ ) آلاشهر شیخ الاسلام رومی . درگذشته ٔ 1298 هَ . ق . او راست : الاحکام المرعیة و جز آن که در هدیة العارفین ج 1 ص ...
حسن فهمی . [ ح َ س َ ف َ ] (اِخ ) (افندی ) امین . او راست : کتاب الهندسة چ مصر. (معجم المطبوعات ).