قاضی
نویسه گردانی:
QAḌY
قاضی . (اِخ ) ابراهیم کواکبی . رجوع به قاضی کواکبی شود.
واژه های همانند
۵۷۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
قاضی فاضل . [ ضی ض ِ ] (اِخ ) عبدالرحیم بن علی بن حسین یا حسن بن احمدبن فرج بن احمد مصری ملقب به محیی الدین یا مجیرالدین ، مکنی به ابوعل...
قاضی عینی . [ ع َ ] (اِخ ) محمودبن احمدبن موسی حنفی عینی ،مکنی به ابومحمد و ملقب به بدرالدین و فاضل عینی . از متبحرین فقهای حنفی است . و...
قاضی عیسی . [ سا ] (اِخ )ابن ابان بن صدقة، مکنی به ابوموسی . از مردم بغداد است . وی با محمدبن حسن شیبانی مصاحبت داشت و نزد او فقه آموخت ....
قاضی عیسی . [ سا ] (اِخ ) رجوع به قاضی ضیاءالدین نوراﷲ شود.
قاضی عیاض . [ ] (اِخ ) ابن موسی بن عیاض اندلسی مغربی مالکی از قبیله ٔ یحصب ، مکنی به ابوالفضل . از مشاهیر ادباء و محدثین عامه است که در ...
قاضی قاسم . [ س ِ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین هاشمی زینبی . رجوع به قاسم زینبی شود.
قاضی عمرو. [ عَمْرْ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلام ، مکنی به ابوبکر و مشهور به ابن الجعابی . رجوع به قاضی ابن جعابی و ابن الجعابی ابوبکر عمرو ش...
قاضی شیخم . [ ش َ خ َ ] (اِخ ) فاضلی است عالم از دانشمندان عهد صفویه و به حسب و نسب از جمله ٔ اشراف و اعاظم و متصدی منصب تدریس و تولیت ...
قاضی راضی . (اِخ ) ابن قاضی مسعود از شعرا و دانشمندان است که دراکثر علوم تسلط داشت . وی سفری به هندوستان کرد و ازعنایات اکبرشاه برخورداری...
قاضی کویی . (اِخ ) خالسدون . خالگیدونیا. قصبه ای است در نزدیکی استانبول و در گوشه ٔ جنوبی مدخل مرمره به بغاز استانبول تابع اسکدارو جزء شهر ا...