اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قاضی

نویسه گردانی: QAḌY
قاضی . (اِخ ) ابراهیم کواکبی . رجوع به قاضی کواکبی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۴ ثانیه
قاضی الجن . [ ضِل ْ ج ِن ن ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن علاثةبن مالک کلابی حرانی عقیلی ، مکنی به ابوالیسیر. از اهل حران بوده و در زمان مهدی ع...
ریش قاضی . [ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) لته ای که بر شیشه و یا کدوی شراب بندند تا شراب صاف و درپیاله ریخته شود. (ناظم الاطباء) (از بره...
صاعد قاضی . [ ع ِ دِ ] (اِخ ) رجوع به صاعدبن محمد، ابوالعلاء شود.
علی قاضی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) وی از مقربان امیرحسن بیک بود و در سال 874 هَ . ق . به رسم رسالت از جانب امیرحسن بیک به نزد ابوالغازی سلطان ...
علی قاضی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (شیخ ...) وی از قضات بود و در ربیعالاَّخر سال 776 هَ . ق . که سلطان اویس در بستر بیماری بوداو و ارکان دولت بر ...
حسن قاضی . [ ح َ س َ ] (اِخ ) رجوع به حسن اختیارالدین شود.
قاضی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان کاغه بخش دورود شهرستان بروجرد. در 30هزارگزی شمال دورود و 8هزارگزی خاور راه شوسه ٔ بروجرد به دورود واقع ...
قاضی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. در 31هزارگزی جنوب باختری الیگودرز و 8هزارگزی خاور شوسه ٔ ازنا به دو...
قاضی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان بوانات بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده در 9000گزی جنوب خاور سوریان و 69000 گزی شوسه ٔ شیراز به ده ...
قاضی آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت . در 30000گزی جنوب خاوری ساردوئیه و 9000گزی جنوب راه مالرو...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵۸ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.