اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قایی

نویسه گردانی: QAYY
قایی . (اِخ ) نام قوم . (آنندراج ). رجوع به قای شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
نهایی ; منسوب به غایت
غائی . (ع ص نسبی ) منسوب به غایت که بمعنی نهایت چیزی است . (غیاث اللغات ).- علت غائی ۞ ؛ یکی از علل چهارگانه . رجوع به علت غائی شو...
پوچ قائی . [ ] (اِخ ) ۞ امیر مجارستان به زمان شاه عباس کبیر و سلطان احمد عثمانی .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
در اشاره به اصل علیین بکار می رود که پیگیر رسیدن به اصل و بن مایه از هر پدیده بشکل سلسله وار می باشد... این بحث فلسفی در غرب به Principle of Causalit...
علت غائی . [ ع ِل ْ ل َ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غرض و مقصود صانع از صنعت خود. (از ناظم الاطباء). و آن محرک اول فعل است ، و در وجود ذهنی ...
ارسطو1 برای طراحی الگوی هستی، موضوعی به نام مابعدالطبیعه2 (متافیزیک) را مطرح کرد. او مابعدالطبیعه را چنین تعریف می کند: «علم به موجود از آن حیث که وجو...
ارسطو1 برای طراحی الگوی هستی، موضوعی به نام مابعدالطبیعه2 (متافیزیک) را مطرح کرد. او مابعدالطبیعه را چنین تعریف می کند: «علم به موجود از آن حیث که وجو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.