اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قبله

نویسه گردانی: QBLH
قبله . [ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و صیفی و شغل اهالی زراعت است . راه فرعی به شیراز دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
قبله ٔ کونین . [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ ک َ ن َ ] (اِخ ) مراد پیغمبر اسلام (ص ) است . (از ناظم الاطباء).
قبله العذارا یعنی بوسیدن رخسار که فطعا منظور حافظ بوسه بر رخسار یار است
قبله گاه حاجت . [ ق ِ ل َ / ل ِ هَِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنکه حاجت ها برآورد. آنکه در خواستن نیازها بدو روی آورند : چون قبله گاه حاج...
قبله گاه مجوس . [ ق ِ ل َ / ل ِ هَِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بمعنی قبله ٔ زردشتیان است که ...
قبله ٔ زردشتیان . [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ زَ دُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (آنندراج ). بمعنی قبله ٔ دهقان است که کنایه از آتش ...
بوصلة. قطب نما را به انگلیسی کامپس ۞ و به فرانسه بوسل ۞ و به عربی بوصلة میگویند، مشابهت اسمی میان نام آن به فرانسه و عربی نویسندگان دائرةالمعارف بریتا...
قَبَله (به ترکی آذربایجانی:Qəbələ) نام بخشی در شمال جمهوری آذربایجان است که مرکز آن شهر تاریخی قبله‌است. در این بخش یک سامانه هشدار رادار وجود دارد که...
قبلة. [ ق ُ ل َ ] (ع اِ) بوسه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آنچه جادوگر بدان دل کسی به دیگری مایل کند. || نشانی است که در پیش گ...
قبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] (ع اِ) چرخه ٔ ریسمان . || ریگ توده ٔگرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، قَبَل . (منتهی الارب ). || سرفه ....
قبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] (اِخ ) شهری است نزدیک دربند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (معجم البلدان ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.