اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قتات

نویسه گردانی: QTAT
قتات . [ ق َت ْ تا ] (ع ص ) رجل ٌ قَتّات ؛ مرد سخن چین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). در حدیث است : لایدخل الجنة قتات ؛ ای نمام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مرد سخن دزد نمامی کند یا نکند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || فروشنده ٔ یونجه . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
غطاط. [ غ ُ ] (اِخ ) جایی است . کمیت بن ثعلبة جد کمیت بن معروف گوید : فمن مبلغ علیا معد وطیئاًو کندة من اصغی لها و تسمعایمانیهم من حل بحران ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.