قتب
نویسه گردانی:
QTB
قتب . [ ق َ ت َ ] (ع اِ) پالان . (ناظم الاطباء). اکاف . و گویند: قَتَب از قِتب بیشتر استعمال میشود. (از اقرب الموارد). پالان خرد به اندازه ٔ کوهان شتر. ج ، اقتاب . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
قطب الدین نیشابوری . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ نی / ن َ ] (اِخ ) (شیخ ...) یحیی حاجی . خاندان ایشان از مشایخ کبار بوده اند و او مردی است بزرگ و در ه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شاه قطب الدین محمود. [ ق ُ بُدْ دی م َ ] (اِخ ) ابن مبارزالدین محمد و برادر جلال الدین شاه شجاع . وی از سال 759 هَ . ق . تا سال 776 هَ . ق ....
بوصلة. قطب نما را به انگلیسی کامپس ۞ و به فرانسه بوسل ۞ و به عربی بوصلة میگویند، مشابهت اسمی میان نام آن به فرانسه و عربی نویسندگان دائرةالمعارف بریتا...
compase Rose برای اولین بار درباره Composs Rose چیزی های نوشته می شود تا فرهنگ و علم دریانوردی ایرانی در زمان مکانی که قبلا داشته رو نمای شود احتمالا ...