قتر
نویسه گردانی:
QTR
قتر. [ ق َ ت َ ] (ع مص ) بخور کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). قتر قتراً. (منتهی الارب ). || بلند گردیدن و منتشر شدن بو. (منتهی الارب ) (آنندراج ): قترت القدر قتراً. (منتهی الارب ). بلند گردیدن بوی گوشت و بخور و جز آن . (از اقرب الموارد). رجوع به قَتْر شود.
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
قطر المحیط. قاموسی است بعربی اثر بطرس بستانی بزبان عربی که در سال 1869 در دو جلد بیروت به چاپ رسیده و آن مختصر قاموس المحیط است. «قاموس المحیط» تألیف ...