اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قحافة

نویسه گردانی: QḤAF
قحافة. [ ق ُ ف َ ] (اِخ ) (ابو...) عثمان بن عامر. رجوع به ابوقحافه عثمان بن عامر و تاریخ گزیده چ لندن ص 173 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
قحافة. [ ق ُ ف َ ] (ع اِ) هرچه که میبری آن را. (منتهی الارب ).
قحافة. [ ق ُ ف َ ] (اِخ ) ابن عامربن سعد از بنی شهران ابن خثعم از قحطان است . اسماء بنت عمیس صحابی از دودمان او است . (الاعلام زرکلی ج 2 ص...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ابوبکر عبداﷲبن ابی قحافه . [ اَ بو ب َ ع َ دُل ْ لا هَِ ن ِاَ ق ُ ف َ ] (اِخ ) رجوع به ابوبکربن ابی قحافه شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.