قحص
نویسه گردانی:
QḤṢ
قحص . [ ق َ ] (ع مص ) لگد زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند: قحص برجله قحصاً؛ لگد زد. (منتهی الارب ). || خانه روفتن . || شتاب گذشتن . || دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند. سبقنی قحصاً؛ ای عدواً. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قحث . [ ق َ ] (ع مص ) آغازنمودن از آخر چیزی . (منتهی الارب ). گویند: قحثت الشی ٔ قحثاً؛ آغاز نمودم از آخر آن چیز. (منتهی الارب ).