قداح
نویسه گردانی:
QDʼḤ
قداح . [ ق َدْ دا ] (اِخ ) میمون مکی پدر عبداﷲبن میمون . علماء رجال این لقب را به اوو فرزندش عبداﷲ میدهند. (ریحانة الادب ج 3 ص 280).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
ذات غداة. [ ت َ غ َ تِن ْ ] (ع ق مرکب ) صبحگاهی . بامدادی . به بامدادی . دربامدادی .