اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قدح نوش

نویسه گردانی: QDḤ NWŠ
قدح نوش . [ ق َ دَ ] (نف مرکب ) قدح خوار. میگسار :
واگذارش که به خون جگر خود سازد
کیست صائب که به بزم تو قدح نوش شود.

صائب (ازآنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.