قرا
نویسه گردانی:
QRʼ
قرا. [ ق َ ] (ترکی ، ص ) قره . سیاه .
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
قرا. [ ق َ ] (ع اِ) پشت . (ناظم الاطباء). ظَهر.(بحر الجواهر). || قسمی از کدو. (ناظم الاطباء). قرع الذی یؤکل . عن ابن الاعرابی ؛ کأن ّ عینه ...
قرا. [ ق ِ ] (اِ) منجنیق . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
قُرا، اولین گروهی از اعراب بودند که در جنگهای صدر اسلام علیه ساسانیان وارد کارزار شده بودند و آنها، زمینهای حاصلخیز ناحیه سواد کوفه، که رها شده بود...
قراء. [ ق ِ ] (ع اِمص ) مهمانی . (آنندراج ). قِری . || میزبانی . (ناظم الاطباء). || (مص ) مقاراءة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با هم مذاکره...
قراء. [ ق َرْ را ] (ع ص ) خوش خواننده . (منتهی الارب ). خوش خوان . (آنندراج ). || خوش خواننده قرآن را. (منتهی الارب ). خوش خواننده ٔ قرآن . (آن...
قراء. [ ق ُرْ را ] (ع ص ، اِ) ج ِ قاری . قارئون . رجوع به قاری شود. || مرد پارسا. عبادت کننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
هفت قراء. [ هََ ق ُرْ را ] (اِخ ) هفت قرّا. عنوان هفت تن است که قرائت قرآن کریم از آنها نقل شده است و صاحب غیاث اللغات نام آنها را چنین...
باقری قرا. [ ق ِ ق َ ] (ترکی ، اِ) مرغی است وحشی و صحرایی و بیشتر در خارزارها بسر برد. سیه سینه . سُبری . باقرقره . و رجوع به باقریقره شود.
قراء سبعه . [ ق ُرْ را ءِ س َ ع َ / ع ِ ](اِخ ) مراد از قراء سبعه ، امامان مشهور قرأات هستند که در تنظیم قرآن و نقطه گذاری آن و تجوید قرائت ا...
قراء عشره . [ ق ُرْ را ع َ ش َ رَ / رِ ] (اِخ ) قراء سبعه اند با سه تن دیگر که عبارتند از: 1 -ابوجعفر مدنی اول 2 - یعقوب بصری 3 - خلف . و این ...