اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرابه

نویسه گردانی: QRʼBH
قرابه . [ ق َرْ را ب َ / ب ِ ] (اِ) شیشه ٔ شراب . صراحی . (آنندراج ). قسمی شیشه ٔ شکم فراخ بزرگتر از برنی .آوند شیشه ٔ بزرگی که در آن شراب و جز آن ریزند. (ناظم الاطباء) : بیامیزند و اندر این قرابه کنند، و سر قرابه استوار کنند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
راحت ز مزاج رخت بربست
قرابه ٔ اعتدال بشکست .

نظامی .


خورشید ز بیم اهل آفاق
قرابه ٔ می نهاد بر طاق .

نظامی .


صبح از سر شورشی که انگیخت
قرابه شکست و می برون ریخت .

نظامی .


برگشته از قرابه ٔ امید جان من
یک بار گشته باش فلک گو به کام من .

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
غرابة. [ غ ُ ب َ ] (ع اِ) اول هر چیزی و تیزی آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) ۞ .
غرابة. [ غ ُ ب َ ] (اِخ ) به یمامه است . حفصی گوید آن کوههائی سیاه رنگ است و به علت سیاه بودن به همین نام خوانده شده است یکی از بنی ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.