اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرح

نویسه گردانی: QRḤ
قرح . [ ق ُ ] (ع اِ) ریش . (منتهی الارب ). || الم الجراحة. (بحر الجواهر). الم گزیدگی سلاح . (منتهی الارب ). || خستگی . (بحر الجواهر).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
قره قاشلی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش بندرترکمن شهرستان گرگان واقع در 9000 گزی خاور بندرترکمن و 1000 گزی شمال شوسه ٔ بندرتر...
قره سوران . [ ق َ رَ ] (اِ) امنیة. رجوع به قراسوران شود.
قره خانلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان خیاو، واقع در 57 هزارگزی شمال خاوری خیاو و10 هزارگزی شوسه ٔ گرمی به ارد...
قره سلطان . [ ق َ رَ س ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گندزلو از بخش مرکزی شهرستان شوشتر واقع در 8 هزارگزی جنوب خاوری شوشتر و 4 هزارگزی ب...
قره درویش . [ ق َ رَ دَرْ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر واقع در 500 گزی خاور خیاو و در مسیر شوسه ٔ خیاو به ا...
قره درویش . [ ق َ رَ دَرْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دودانگه ٔبخش هوراند شهرستان اهر واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری هوراند و 31 هزارگزی شوسه ٔ اهر ...
قره زیارت . [ ق َ رَ رَ ](اِخ ) دهی جزء دهستان کله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه واقع در 13 هزارگزی جنوب میانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و...
چشمه قره . [ چ َ م َ ق َ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان قلعه کری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان که در 32 هزارگزی شمال خاوری سنقر ...
چاله قره . [ ل َ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کاشان که در 36 هزارگزی جنوب خاوری کاشان کنار راه شوسه کاشان...
غرة صغیر. [ غ ُرْ رَ ت ُ ص َ ] (اِخ ) قریه ای است در سوریه واقع در قضاء منبج . (از اعلام المنجد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.