اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرض

نویسه گردانی: QRḌ
قرض . [ ق َ ] (ع اِ) وام . (منتهی الارب ) : من ذا الذی یقرض اﷲ قرضاً حسناً فیضاعفه له و له اجر کریم . (قرآن 11/57).
- امثال :
از نوکیسه قرض مکن .
قرض بغداد بد است ؛ مثلی است مشهور در ایران که قرض دادن بغدادیان که سوداگران آنجای اند بسیار بد میباشد حتی که ازمدیون نویسانده میگیرند که اگر به وعده نرساند دو برابر بدهد :
راضی شده ام به قرض اگر هم باشد
میدانم اگرچه قرض بغداد بد است .

محمدقلی سلیم (ازآنندراج ).


قرض ، حیض مردان است ؛ مثلی است معروف . (آنندراج ).
قرض ، شوهر مردان است .
قرض که ده بیست شد نان و گوشت مخور . (آنندراج ).
|| هرچه پیش فرستاده شود از نیکی و بدی . و این بر وجه تشبیه است ، و به کسر نیز آمده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
غرض آلودگی . [ غ َرَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) آلوده بودن به غرض . همراه با غرض و سودجویی و دشمنی بودن . رجوع به غرض شود.
غرض نفسانی . [ غ َ رَ ض ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غرض شخصی . سود خود جستن و دشمنی و کینه داشتن با کسی . رجوع به غرض و غرض شخصی شود.
غرض ورزیدن . [ غ َ رَ وَ دَ ] (مص مرکب )به کار بردن غرض . غرض راندن . غرض ورزی . رجوع به غرض و غرض ورزی و غرض رانی و غرض راندن و غرض داشت...
غرض و مرض داشتن . [ غ َ رَ ض ُ م َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) باغرض بودن . نظر شخصی داشتن . غرض داشتن .اشکال تراشی در کارها کردن . دشمنی و دوروئی دا...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.