اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرط

نویسه گردانی: QRṬ
قرط. [ ق َ ] (ع مص ) پاره نمودن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند: قرط الکراث قرطاً؛ پاره پاره نمود گندنا را در دیگ . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
قرت قرت خوردن . [ ق ُ ق ُ خوَرْ / خُرْدَ ] (مص مرکب ) با جرعه های بزرگ چیزی را آشامیدن .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.