قرط
نویسه گردانی:
QRṬ
قرط. [ ق ُ ] (اِخ ) (ذوالَ ... الوشاح ) شمشیر خالدبن ولید. || لقب سکن بن معاویةبن امیه . || نام مردی . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قرت قرت خوردن . [ ق ُ ق ُ خوَرْ / خُرْدَ ] (مص مرکب ) با جرعه های بزرگ چیزی را آشامیدن .