قرة
نویسه گردانی:
QR
قرة. [ ق ِرْ رَ ] (ع اِ) سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). برد. (اقرب الموارد). || خنکی . سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ما اصاب الانسان و غیره من البرد. (اقرب الموارد). || گویند: ذهبت قرّتها؛ یعنی هنگامی که در آن بیماری می آید. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
قره سول . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور، که در 3 هزارگزی جنوب خاوری چکنه ٔ بالا واقع است . موقع جغرافیا...
قره دده . [ ق َ رَ دَ دَ ] (اِخ ) کمال الدین دده خلیفه ، معروف به قره دده یا دده جونکی . از دانشمندان است . وی در اماسیه از شهرهای آناطول پرو...
قره درق . [ ق َ رَ دَ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دیزمارخاوری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 44 هزارگزی شمال باختری ورزقان و 38 هزارگزی اراب...
قره دام . [ ق َ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش مراوه تپه ٔ شهرستان گنبدقابوس واقع در 4000 گزی باختر مراوه تپه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
قره سقر. [ ق َ رَس َ ق َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آقاج شهرستان مراغه واقع در 22 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 50هزارگزی ج...
قره سنی . [ ق َ رَ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ذهاب بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین واقع در 16 هزارگزی شمال ذهاب و 3 هزارگزی تپانی . موقع جغر...
قره شور. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 12000 گزی باختر کلاله . موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آ...
قره عمر. [ ق َ رَ ع ُ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری شاهین دژ و 6 هزارگزی جنوب...
قره عورت . [ ق َ رَ عُو رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقعدر 30 هزارگزی باختر سراسکند و 10 هزارگزی خط آهن میانه...
قره قاج . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان واقع در 37 هزارگزی شمال باختری صحنه و 12 هزارگزی باختر شوسه ٔ ...