اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرة

نویسه گردانی: QR
قرة. [ ق ِرْ رَ ] (ع اِ) سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). برد. (اقرب الموارد). || خنکی . سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ما اصاب الانسان و غیره من البرد. (اقرب الموارد). || گویند: ذهبت قرّتها؛ یعنی هنگامی که در آن بیماری می آید. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
قره جه لو. [ ق َ رَ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ولدیان بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 3 هزارگزی جنوب خاوری خوی و 100 گزی خاور شوسه ٔ خوی به...
قره جه لو. [ ق َ رَ ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چای باسار بخش پلدشت شهرستان ماکو واقع در 20 هزارگزی جنوب باختری پلدشت و یک هزارگزی شمال باخت...
قره جه لو. [ ق َ رَ ج َ ](اِخ ) دهی از دهستان برگشلو از بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقع در 13 هزارگزی خاور ارومیه و 4 هزارگزی جنوب شوسه ٔ گلما...
قره توپراق . [ ق َ رَ تُپ ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 27 هزارگزی جنوب خداآفرین و 22 هزارگزی شوسه ٔ ا...
قره چاناق . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء بخش نمین شهرستان اردبیل واقع در 16 هزارگزی خاور اردبیل و 5 هزارگزی شوسه ٔ اردبیل به آستارا. موقع جغراف...
قره داغلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع در 26 هزارگزی خاور اصلاندوز در مسیر شوسه ٔ بیله سوار به اصلاندو...
قره داغلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 17 هزارگزی جنوب اردبیل و 2 هزارگزی شوسه ٔ خلخال به ا...
قره چیلان . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 10 هزارگزی جنوب مهاباد و 4 هزارگزی خاور شوسه ٔ مهاباد ب...
قره خانلو. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان خیاو، واقع در 57 هزارگزی شمال خاوری خیاو و10 هزارگزی شوسه ٔ گرمی به ارد...
قره قرقان . [ ق َ رَ ؟ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان دودانگه ٔ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری ضیأآباد و 6 هزارگزی راه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.