قرة
نویسه گردانی:
QR
قرة. [ ق ِرْ رَ ] (ع اِ) سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). برد. (اقرب الموارد). || خنکی . سرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ما اصاب الانسان و غیره من البرد. (اقرب الموارد). || گویند: ذهبت قرّتها؛ یعنی هنگامی که در آن بیماری می آید. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیجو از بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 15 هزارگزی شمال باختری اردبیل و 16 هزارگزی شو...
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی جزء بخش نمین شهرستان اردبیل واقع در 18 هزارگزی خاور اردبیل و 10 هزارگزی شوسه ٔ اردبیل به آستارا. ...
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع در6 هزارگزی شمال خاوری میاندوآب و در مسیر شو...
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ](اِخ ) دهی از دهستان اوچ تپه ٔ بخش ترکمان شهرستان میانه واقع در 10 هزارگزی جنوب خاوری ترکمان و 3 هزارگزی شوس...
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رهال بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 20500 گزی جنوب باختری خوی و 1500 گزی باختر شوسه ٔ خ...
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان خسروشاه بخش اسکو از شهرستان تبریز واقع در 17 هزارگزی باختر اسکو و 3500 گزی شوسه ٔ اسکو به...
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر واقع در 40 هزارگزی شمال خیاو و 15 هزارگزی شوسه ٔ گرمی ...
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چایپاره ٔ بخش قره ضیاءالدین شهرستان خوی واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری قره ضیاءالدین و 45...
قره تپه . [ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان واقع در 15 هزارگزی خاور سنقر کنار راه عمومی ...
قره تپه . [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خالصه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 17 هزارگزی باختر کرمانشاه و 4 هزارگزی باختر...