اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قرة

نویسه گردانی: QR
قرة. [ ق ُرْ رَ ] (ع اِ) آنچه در ته دیگ چسبیده باشد از شوربا و توابل ریزه ها و جز آن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || غوک . (منتهی الارب ). ضفدع . (اقرب الموارد). قورباغه . (ناظم الاطباء). || برای یک دفعه . گویند: رمت الناقةببولها قرةً؛ یک دفعه کمیز انداخت . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
قره سقال . [ ق َ رَ س َق ْ قا ] (اِخ ) دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 52 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 8500گزی شمال خا...
قره سقال . [ ق َ رَ س َق ْ قا ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش اشنویه ٔشهرستان ارومیه واقع در 11 هزارگزی جنوب خاوری اشنویه و 5 هزارگزی جنوب...
قره غانی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) (ایل ...) یکی از تیره های شعبه ٔ جباره از ایل عرب از ایلات خمسه ٔ فارس است . ایل عرب فارس به شعبه های عمده ٔ ...
قره غیبی . [ ق َ رَ غ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حسین آباد بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج واقع در 7 هزارگزی جنوب دیواندره و 30هزارگزی پل قزل اوز...
قره صوفی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 40 هزارگزی جنوب ...
قره طقان . [ ق َ رَ طِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش بهشهر شهرستان ساری . این دهستان در شمال خاوری ساری واقع و حدود آن به شرح زیر است...
قره طورق . [ ق َ رَطَ وَ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه واقع در 27 هزارگزی جنوب باختری میانه و 8 هزارگزی خط آهن ...
قره داود. [ ق َ رَوو ] (اِخ ) از دانشمندان است . او راست : حاشیه بر تصورات منطق که آن را بر یک مقدمه و سه مقاله و یک خاتمه مرتب کرده است ...
قره سنگی . [ ق َ رَ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان صالح آباد بخش جنت آباد شهرستان مشهد واقع در 36 هزارگزی جنوب خاوری صالح آبادو سر راه سرخس به ج...
قره قوین . [ ق َ رَ ق ُ ی ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایروند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 17 هزارگزی شمال کرمانشاه و 4 هزارگزی جنوب کن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.