اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قره

نویسه گردانی: QRH
قره . [ ق َ رَه ْ ] (ع اِمص ) چرکینی اندام مانند قلح و زردی دندان . || (مص ) زرد و چرکین اندام گردیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || داغ داغ شدن پوست از بسیاری اَدَرْفَن ۞ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || سیاه شدن اندام یا برکنده شدن پوست اندام از سختی ضرب . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
قره چای . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کسبایر بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد واقع در 3 هزارگزی خاورمالرو عمومی بجنورد به شقان . موقع جغرافیایی آ...
قره چای . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد واقع در 11هزارگزی جنوب خاوری مانه و 4 هزارگزی خاور مالرو عمومی بج...
قره تکن . [ ق َ رَ ت َ ک ِ ] (اِخ ) ده کوچکی از بخش رامیان شهرستان گرگان واقع در 7000 گزی رامیان . سکنه ٔ آن 60 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی...
قره جقه . [ ق َ رَ ج ِق ْ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در12 هزارگزی جنوب خاوری قوچان . موقع جغرافی...
قره جقه . [ ق َ رَ ج ِق ْ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مایوان بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 36 هزارگزی جنوب باختری قوچان و 15 هزارگزی جنوب...
قره جقه . [ ق َ رَ ج ِق ْ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خرق بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 56 هزارگزی باختر قوچان و 16 هزارگزی جنوب باختری ش...
قره آغل . [ ق َ رَ غ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چالدران بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو واقع در 45000 گزی شمال خاوری سیه چشمه و3 هزارگزی خاور شوسه...
قره باغ . [ ق َ رَ ] (اِ مرکب ) آهنگی است در موسیقی . رجوع به آهنگ شود.
قره باغ .[ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 12 هزارگزی شمال ضیأآباد متصل به جاده ٔ شوسه ٔ زنجان ا...
قره باغ . [ ق َ رَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شیراز است . حدود و مشخصات آن به قرار زیر میباشد: از شمال تپه های سلطان آ...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۴۴ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.