اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قسورة

نویسه گردانی: QSWR
قسورة. [ ق َس ْ وَ رَ ] (ع مص ) بسیار و انبوه شدن گیاه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ): قسور النبت قسورةً؛ کثر. (اقرب الموارد). || کلانسال گردیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). گویند: قسور الرجل ؛ اسن . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
قسورة. [ ق َس ْ وَ رَ ] (ع اِ) شیر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) : کأنّهم حمر مستنفرة فرت من قسورة. (قرآن 50/74 و 51).گله ٔ دزدان از دوربدی...
قصورة. [ ق َص ْ رَ ] (ع اِ) خانه ٔ آراسته برای عروس .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ). حجله ٔ عروس . (اقرب الموارد). || (ص ) قصیرة. (منتهی الارب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.