اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قصب باف

نویسه گردانی: QṢB BAF
قصب باف . [ ق َ ص َ ] (نف مرکب ) آنکه پارچه ٔ قصب بافد :
به شیرین از شکر چندین مزن لاف
که از قصاب دور افتد قصب باف .

نظامی .


رجوع به قصب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.