اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قصه خوان

نویسه گردانی: QṢH ḴWAN
قصه خوان . [ ق ِص ْ ص َ / ص ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) قصه خواننده . گوینده ٔ داستان . قاص :
چه گوید کس از خوبی قصه خوان
که درملک خوبی است صاحبقران .

طاهر وحید (از آنندراج ).


شغلی بوده است که در دوره ٔ صفوی شیوع داشته است ، و عده ای از شاعران بدان لقب خوانده شده ان-د.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.