اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قصیدة

نویسه گردانی: QṢYD
قصیدة. [ ق َ دَ ] (ع اِ) یکی قصید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قصید شود. || (ص ) شترماده ٔ فربه . || چوب دستی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (اِ) شعری است که شماره ٔ ابیات آن از هفت و گوینداز ده تجاوز کند. ج ، قصید، قصائد. (اقرب الموارد). چون ابیات مکرر شد و از پانزده و شانزده درگذشت آن را قصیده خوانند و هرچه از آن کمتر بود آن را قطعه گویند، و در قصاید پارسی لازم است که بیت مطلع مصرّع باشد یعنی قافیت هر دو مصراع در حروف و حرکات یکی باشند والا آن را قطعه خوانند هرچند از بیست بیت درگذرد. (المعجم فی معاییر اشعار العجم چ مدرس رضوی ص 151).
- بیت القصیده ؛ آن است که نخست شاعر را معنیی در خاطر آید و آن را نظم کندو بناء قصیده بر آن نهد، و ممکن باشد که در قصیده بهتر از آن بیت بسیار افتد، و عامه ٔ شعرا بیت القصیده آن را خوانند که بهترین ِ ابیات قصیده بود، و لا مشاحةفی الالقاب الا آنکه قول اولی درست تر است . (المعجم چ مدرس رضوی ص 313).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
چکامه، نوعی از شعر که بیشتر در وعظ و حکمت یا حماسه یا در مدح یا ذم کسی یا چیزی میگویند و دو مصراع بیت اول آن با مصرع های دوم سایر ابیات دارای یک قافیه...
قصیده. (ه. ع.) یکی از اقسام شعر در ادبیات فارسی. قصیده شعری است که مصرع اول و تمام مصرع‌های زوج آن دارای قافیه واحد باشد؛ یعنی اولین بیت آن مصرع باشد....
قصیده سرا. [ ق َ دَ / دِ س َ ] (نف مرکب ) که قصیده گوید. شاعر که قصیده به نظم آرد. رجوع به قصیده شود.
قصیده سرائی . [ ق َ دَ / دِ س َ ] (حامص مرکب ) عمل قصیده سرا.
قَصیده یا چَکامه یک قالب شعر (کلاسیک) فارسی است. قصیده که معمولاً بسیار بلند (بیشتر از ۱۴ بیت) است بیشتر برای مدح، ذم، سوگواری، بزم، وصف طبیعت و موعظه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.